نتایج جستجوی عبارت «اصغر قادرپناه 1/6/1336 مدرسه حبیب‌الله فرهمندی دبیرستان احمد نی‌ریزی نوسود 5/11/1359» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و به‌جا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران،‌ مجنون‌صفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود به‌خوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نی‌ریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفت‌ساله بود که به دبستان عشایری...
حضور نیروهای شهرستان در عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر‌، اولین عملیاتی بود که گردان کمیل پس از تشکیل در آن شرکت می کرد‌. نیروهای شهرستان نی‌ریز عمدتا" در این گردان متمرکز بودند و به حماسه آفرینی پرداختند‌. نیروهای گردان، عصر همان روزی که قرار بود در شب آن روز عملیات شروع شود؛ یعنی عصر 2/12/1362 در منطقه جفیر توسط هواپیماهای دشمن بمباران و تعداد زیادی از نیروها شهید و مجروح شدند. اما این بمباران و تلفات ناشی از آن نتوانست مانع از حضور نیروهای شهرستان...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید باقر هاشمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد باقر هاشمي »
انا لله و انا الیه راجعون "ما از خدائیم و به سوی او رجوع خواهیم کرد" یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1 السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام بر تو ای حسین(ع)، که براستی تو برای دین خدا قیام کردی و در برابر ظلم و کفر ایستادی و شهید شدی. بنام خدایی که انسان را از لخته خون آفرید، بنام او که از اویم و همه چیزم از اوست، زندگیم در...
اهدای زیور آلات به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
یکی از ابعاد حضور خواهران و مشارکت آنان در جنگ اهدای زیور آلات به رزمندگان بود.آقای غلامرضا کاویانی که مسئولیت جمع آوری هدایای مردمی را از طرف ستاد پشتیبانی جنگ بعهده داشته است می گوید: (4-KAVIANI-7) " ما در این مورد که می‌توانیم زیور آلات را هم بعنوان کمک به جبهه جمع آوری نمود تجربه ای نداشتیم. در عاشورای سال 1360 برخی از برادران خوش ذوق از جمله شهید حمید کیوانی زحمت کشیدند و یک ماکت بزرگ از قدس...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید سید مهدی افسر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد مهدي افسر »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. بار الها! طاعت و بندگی را فقط شایسته تو می‌دانم، این فرمان‌برداری از بندگان صالح و شایسته‌ات بر می‌آید، نه از عهده هر مخلوقی، بهترین نوع طاعت از جانب انبیا و اولیای تو و درجات پایین‌تر آن توسط متقین، مؤمنین و مخلصین درگاهت و قصور و نافرمانی از این بنده بی‌مقدار و این امت راستین خاتم‌النبیین و شیعه مذهب حقّه جعفری است که راه سعادت...
شهدا سال 59 -وصیتنامه شهید مسعود مسروری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد مسعود مسروري »
بسم الله رب الشهداء و الصدیقین ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانّهم بنیان مرصوص. و امروز این آیه شریفه، مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی می‌کنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند. در میدان حق علیه باطل، چون یاران حسین‌(ع) می‌جنگند و شهید می‌شوند. چه زیباست جنگیدن و شهید شدن در میدان حق علیه باطل. ما انشاءالله امروز عازم جبهه هستیم تا در این نبرد تاریخی و سرنوشت‌ساز...
دو گردان نیروی دیگر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر‌، همزمان با اجرای طرح «لبیک یا خمینی(ره)» بود. در حالی‌که نیروهای شهرستان به استعداد یک گردان، در جمع رزمندگان گردان کمیل حضور داشتند و آن جانفشانیها را در عملیات خیبر نموده‌ بودند. با اجرای طرح لبیک‌، دو گردان دیگر از مردم خوب و شهید‌پرور نی‌ریز اعلام آمادگی کرده و برای اعزام به جبهه سازماندهی شدند‌. یک گردان به فرماندهی سردار شهید علیرضا اکرامپور عازم جبهه و در منطقه عین‌خوش مستقر می‌شود و یک گردان دیگر هم...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نی‌ریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمه‌ای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقی‌ها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمی‌توانم ببینم که برادرانم در جبهه‌های سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایه‌های] انقلاب اسلامی و...
شهدا سال 65- زندگینامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
عاشقان رفتند و چشم اشک‌باری ماند و من از غم بی‌حاصلی‌ها کوله‌باری ماند و من از شهیدی می‌گوییم که معنی عاشقی را می‌دانست و تمام لحظات زندگی را در رسیدن به کاروان عاشقان رفته، در بی‌قراری می‌گذراند. از منصور منصوری که در تاریخ ۱۳۴۶/۱۲/۲۲ در روستای فورگ از توابع شهرستان داراب دیده به جهان گشود و با درخشش طلیعه وجودش، گرمی و هیجان خاصی به کانون خانواده بخشید و درِ سعادت و ثواب را بر روی آنان گشود. در همان...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
بسم الله الرحمن الرحیم سلام به مادر و برادران بزرگوارم، مادرجان مرا ببخش که به حرف شما گوش نکردم. درست است که شما دلتان برای فرزندتان می‌سوزد، درست است. این هم راه حسین(ع) است و من را ببخشید. این کار کوچک من بود که وصیتنامه خودم را بنویسم. من از شما می خواهم که اگر شهید شدم برای من گریه نکنید و شما خوشحال باشید که پسری را در راه حسین(ع) داده‌اید. مادرجان و پدرجان خون من از برادران دیگرم...